مرگ بر طایفه ! ؛ درود بر اندیشه …
مرگ بر طایفه ! ؛ درود بر اندیشه …

سایت خبری شهر اولین ها//آپارتاید نژادی و حتی حزبی! مربوط به گروه خاصی نیست، بلکه ضایعه‌ای عمومی است و دامگهی می‌باشد که اسیران و زندانیان فراوانی را به گرمی میزبانی می کند! آری این بلیه یک بیماری انسانی و جهانی است. مرگ بر طایفه؛ آنگاه که حقیقت وجودی آدمیان را در مسلخ نژاد، خون و […]

سایت خبری شهر اولین ها//آپارتاید نژادی و حتی حزبی! مربوط به گروه خاصی نیست، بلکه ضایعه‌ای عمومی است و دامگهی می‌باشد که اسیران و زندانیان فراوانی را به گرمی میزبانی می کند! آری این بلیه یک بیماری انسانی و جهانی است.

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که حقیقت وجودی آدمیان را در مسلخ نژاد، خون و تبار به بی رحمی تمام قربانی می کند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که قداست اندیشه ها و طهارت انگیزه ها را در زیر چرخ های ارابه‌ی متوحش کور و کر قومیت پرستی لگد مال می‌نماید!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که علم و دانش را در قربانگاه رنگ‌های قبیله ای و انگ های عشیره‌ای بر بلندای دار چوبه‌ی جهالت و نادانی به جوخه اعدام می کشاند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که ایمان، اعتقاد و دین افراد را در محضر دیو دیوانه‌ی آپارتاید نژادی به سوی ستمکده‌ی دقیانوس تعصب ورزی های قومی در بند توبیخ و تکفیر می نشاند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که دخترکان باکره لیاقت ها و شایستگان مخلده‌ی امارت ها را با قساوت قلب تام، به پای معبد تعصب، زنده به گور می کند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که صداقت، امانت، پاکی و شرافت انسانی را در سیاه چاله‌ی تفاخرات پوچ و پوشالی قومیت، به حبس ابد محکوم می نماید!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که اندیشه مردمان را در آستانه‌ی نامیمون و نامبارک بت خویشتن به دیار عدم و نیستی فرا می خواند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که اصالت های انسانی و نجابت های الهی را در پیشگاه پرخسارات وکریه صنم خودپرستی ها، به مرگ حتمی رهنمون می کند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که من، تو و شما را به دلالت هم رنگ نبودن، هم خون نشدن و هم نام نبودن از حقیقت “ما” شدن و “ما” ماندن حقیقی ناجوانمرادانه می ترساند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که با تکیه بر بی اصالتی سمت ها و جهت های حیوانی و جسمانی، گوهر وجودی خلیفه اللهی آدمیان را مزدورانه فدای تیره و تبار های لال و گنگ می کند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که برادری، برابری، دین و آیین ما را فقط در شعر و شعار تغذیه می کند و در کردار ما را به ریاکاری و قوم گرایی مفرط فرا می خواند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که محورش صبغه باشد نه اندیشه! آنگاه که مدارش ماده باشد نه معنا ! جسم باشد نه جان!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که عقلانیت را جرم و جریمه بشمارد و قومیت را وظیفه و فریضه بپندارد!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که روشنفکران بر جسد و کالبد بی‌روح او نغمه های بی ثمر با هم بودن را وسوسه می‌کنند و دیندارانش ایمان و اعتقاد خود را به بیگاری تمام و سخره ای نافرجام نژادی گرفتار می نمایند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که باصطلاح سیاستمداران زبونش، احساسات، عواطف و هیجانات مردم به ویژه جوانان پاک را به سوی گورستان پوک جهالت و خارستان پلید غفلت سوق می دهند تا تفرقه بر انگیزند و کام دل برگیرند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که روشنفکرانش به دروغگویی مبتلا شوند، دیندارنشان به ریاکاری، نااهلانشان به جفای نوعی و اهلانش به وفای قومی عادت کرده باشند!

مرگ بر طایفه؛ آنگاه که سودجویان را برخداجویان، جاهلان را بر عالمان، حرافان را بر عاملان،کین داران را بر دین داران ، سرمایه داران را براندیشه ورزان، کاذبان را بر صادقان، ریاکاران را بر عارفان، بی خردان را بر خردمندان، خودپرستان را بر خداپرستان، منافقان را بر مومنان، منفعت گرایان را بر حقیقت نوازان ، پلیدان را بر پاکان ، متفاخران را بر متعارفان و . . . برتری داده و بالاتر و برتر می نشاند!

و اما

درود! درود بر اندیشه، درود بر اندیشه

آنگاه که بر محور انسانیت، شرافت، عظمت، موّدت، دیانت، تقوی، مردم گرایی، خداانگاری، صداقت، اخوت، فرزانگی، روشنگری، دینداری و شایسته سالاری بنیان گرفته باشد.

درود بر اندیشه؛ آنگاه که محور و مدار طایفه باشد و طایفه اندیشه را می سازد نه اندیشه طایفه را !

درود برطایفه‌ی اندیشه؛ همان طایفه ای که بر محور اندیشه است، نه اندیشه ای که محورش طایفه باشد ، همان طایفه و حزب خدایی و الهی ، طایفه ای که متقیان را به افتخار به ضیافت نشانده است.

پس درود بر چنین طایفه ای که در آن متقیان، خوبان، عالمان و اندیشمندان از هر رنگ، قماش و قبیله ای محترم و ارزشمندند.

آری؛ . . . فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (سوره مائده آیه 56)   /  . . .  إِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (سوره مجادله  آیه 22 )

* هومان مرادی اشکفتی